- تاریخ: 2019-01-09
- شناسه خبر: 27814 573 بازدید
باید ها و شایدهای فضای مجازی در گلستان به قلم دکتر احسان مکتبی
ارکین نیوز-در ماه گذشته دو شکایت از فعالان فضای مجازی ،فضای حقیقی را ملتهب کرد این نوشته می کوشد به گونه ای دقیقتر مساله را طرح نموده؛راهی برای گفت و شنود فراهم کند. بدیهی است کوشیده ام بسیار خلاصه بر اساس دو دهه تجربه ر ...
ارکین نیوز-در ماه گذشته دو شکایت از فعالان فضای مجازی ،فضای حقیقی را ملتهب کرد این نوشته می کوشد به گونه ای دقیقتر مساله را طرح نموده؛راهی برای گفت و شنود فراهم کند.
بدیهی است کوشیده ام بسیار خلاصه بر اساس دو دهه تجربه روزنامه نگاری و فعالیت سیاسی و اجتماعی نوری بر تاریکی این مباحث بیفکنم و حتی الامکان راه برون شد را نشان دهم، امیدوارم راهی به دهی برده باشم.
یکی از مباحث مهمی که همواره روزنامه نگاران و نویسندگان چه در عرصه مجازی و چه در فضای حقیقی از آن گلایه داشته و دارند آن است که نباید شخص ،نهادیا سازمانی از آنها به دستگاه قضایی شکایت برد و تاکید می کنند شاکیان نیز می توانند از همین ابزار یعنی فضای مجازی و نوشتار برای پاسخ گویی بهره ببرندو…اما از سوی دیگر شاکیان مدعی آن هستند که به آنها توهین شده است و یا آنکه خبری جعلی و دروغ درباره آنها منتشر شده است
آنهامعتقدند دنیای رسانه منصف نیست و حق تضییع شده ی آنها را نمی تواند به آنها باز گرداند به این خاطر آنها مجبورند از دستگاه قضایی بخواهند تا حق آنها را بستاند.این مساله ای است که در چارچوبهای معلوم و آشکار از سوی دو طرف اعلان می شود و هریک سعی دارند دیگری را به پذیرش استدلال خود ملزم نماید اما چند نکته در این میان هست که باید به آن توجه شود.
الف_حقوق و اخلاق
باید بپذیریم دنیای ما دنیای تزاحم حقوق است ،گسترش دانایی منجر به آن شده است که همگان به دنبال حفظ حقوق خود باشند و از هر راهی برای دفاع از خود بهره ببرند برخی با بهره بردن از مکانیزم های اخلاقی و برخی با استفاده از توانمندیهای حقوقی در پی به کرسی نشاندن آمال خود هستند ،بنابر این باید بین رفتار اخلاقی و عمل حقوقی در چنین مساله ای مرز قائل بود و اذعان داشت ممکن است اعمال برخی حقوق را شهروندان منطبق با اخلاق ندانند
_اگر چه ایده ال آن است که همه رفتارهای حقوقی منطبق بر اخلاق باشد تا جامعه نیز پذیرای آن احکام باشد_اما در مساله ی اخیر شکایت ها از فعالان عرصه مجازی نیز دقیقا همین اتفاق افتاده است ،فعالان عرصه مجازی شکایت از خود را امری غیر اخلاقی می دانند و مدعی هستند که در دنیای فناوری شکایت از اهل قلم یک رفتار قرون وسطایی است و نباید چنین اتفاقی صورت پذیرد خصوصا از سوی نهاد ها و سازمانهای حکومتی و منتسبین به آنهاو از جانب دیگر شاکیان ، معتقدند راهی برای استیفای حقوق شان جز شکایت قضایی وجود نداشته است ضمن آنکه رفتار فعالان عرصه مجازی را اخلاقی و حرفه ای نمی دانند و معتقدند به هر حال باید برای آزادی هم مرز هایی تعریف کرد.
ب_آزادی ،امر مقدس
همواره روزنامه نگاران و فعالان فضای مجازی اذعان می دارند که آزادی بیان امری مقدس است و نباید هیچ امری مانع اشاعه این حق شود ، البته همگان اذعان دارندکه آزادی ودیعه خداداد است و نباید آن را از کسی سلب کرد ،این البته نکته مهمی است اما سوال این است آیا تنها آزادی امری مقدس است ،آیا راست گویی مقدس نیست ،آیا دروغ بستن به کسی سواستفاده از امر مقدس آزادی نیست ،
آیا تهمت ناروا به کسی در سایه امر مقدس آزادی جامعه را به ناکجا آباد نمی برد و چنانچه شهروند یا نهادی مدعی بود که فعالی در روزنامه یا فضای مجازی به او تهمت زده است آیا می توان حق قانونی او برای شکایت را به انحا مختلف از او سلب کرد تا به هر دلیل جرات یا توان شکایت را پیدا نکند .
می بینید که مساله به آن سادگی ها هم نیست ،آزادی ،عدالت،برابری،راست گویی،مهربانی،احترام و ….همه اموری مقدسند اما در جایگاه خود می توانند در مصادیق دارای معارض باشند ،معارضانی که گاه ضد یکدیگر به نظر می آیند ،اینک در چنین تزاحمی از امور مقدس برای اداره جامعه و تمشیت درست آن باید اندیشید،چه باید کرد؟
آیامی توان به کسی که قانون به او اجازه ی داد خواهی داده است توصیه کرد از شکایت صرف نظر کندو از حقی که گمان می کند از آن اوست دست بکشد؟ آیا این توصیه خلاف اخلاق نیست،بدیهی است که نمی توان چنین خواسته ای داشت اما در این میان چه باید کرد؟
ج_قانون
طبیعی است در تصادم اخلاق و حقوق باید به نوعی قرار داد رضایت داد تا جامعه به گذرگاه خشونت در نیفتد .به این خاطر قانون که مرز مشترک عقلانیت بشر مدرن است می تواند چنین فاصله ای را پر کند و جاده را به سمت آبادی راهنمایی کند ،به این دلیل گمان می کنم راهی جز تمکین به قانون وجود ندارد زیرا پیش از این نتوانسته اند بر سر مجادلات خود به گونه ای رضایتمندانه به توافق دست پیدا کنند .
بنابر این تن به قانون می دهند و از قضا قانون و عمل به قانون نیز یکی از ارزشهای مقدس جامعه مدرن نیز هست ،پس همگان می پذیرند حال که چراغ های رابطه در حال خاموشی است پس با تمسک به قانون عادلانه و منصفانه گره های کور را باز کنند.
د_قدرت
اگر تا دیروز باورها این بود که دانش تولید قدرت می کند امروز بسیاری بر این باورند که قدرت تولید مشروعیت و دانش می کند ،قدرت می تواند تاریخ را تعدیل یا تحریف کند ،قدرت می تواند نعل وارونه بزند قدرت می تواند بر بسیاری از عناصر ساختاری تاثیر گذارد و می گذارد ،قدرت می تواند ناحق را حق جلوه دهد و می دهد،در این صورت چگونه می توان به کسی قدرت داد .
این سوالی بود که بشر سالها با آن در چالش بود و امروز آن را با ساماندهی رسانه ها واحزاب مستقل پاسخ داده است تا این پدیده افسار گسیخته را مقید کند تا در برابر لویاتان ترسناک هابزی ایستادگی نماید، به این خاطر صاحبان قدرت در میان راهبردهای توسعه باید انتخاب کنند ،آیا می خواهند جامعه ای آزاد ،بالغ، مومن و دانا داشته باشند که البته در کنار این خوبیها انسانهایی گه گاه ناتوان و دروغگو و عقب مانده نیز زندگی می کنند و یا بر عکس می خواهند جامعه ای بسته و مدیریت شده و محدود داشته باشند و منتظر عبور تک شهاب هایی در آسمان آن بمانند ،
شاید پاسخ بگویید که امری بینابین ایده آل است اما حقیقت آن است که امر بینابین در این باره امری خیالی است و وجود تاریخی نداشته و ندارد پس لاجرم باید صاحبان قدرت انتخاب کنند ،گمان بنده بر آن است باید راه نخست را برگزینیم زیرا در کنار در ختان تناور و سربلند آزادی در خت های کوتاه و تنک هم رشد می کنند اما نباید بر آنها تمرکز کرد، عقابان بر روی بلندترین درختان می نشینند و پرواز می کنند و بر روی والا ترین قله ها خانه می کنند و آشیان می گزینند
به این خاطر گمان می کنم سعه صدر و نگاه به افق های دور دست در کنار اصلاح روش ها و سیاستهایی که منجر به چنین رویه هایی می شود، باید در اولویت صاحبان قدرت باشند ،ضمن آنکه آزادی همانند کبوتر دل نازک است و زود از بام ما خواهد پرید، باید مراقب پرنده نوپای آزادی بود و در همان حال با دقت و تامل امور را تدبیر کرد تا به خاطر چند برگ زرد درختی را سمپاشی نکنیم که فرصت تربیت انسانها از دست میرود ،
در کنار آن فعالان رسانه ای نیز باید بدانند در هنگامی که در چنین چنبره ای گرفتار می شوند باید به جای آنکه در اعتراض به شکایت فریاد بزنند و شاکیان را متهم به عقب ماندگی کنند بر اجرای صریح و شفاف قانون تاکید نمایند ،زیرا بنیان جامعه مدنی قانون است و خواست صد و بیست ساله ی ملت ایران تنها در همین یک کلمه خلاصه شده است
صاحب امتیاز گلشن مهر