- تاریخ: 2015-11-29
- شناسه خبر: 11153 2,283 بازدید
راهکارهای انسجام ترکمنهای حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا/ چگونه میتوان به انتخاب درست رسید
ارکین نیوز- این روزها با نزدیک شدن به زمان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، جنب و جوش و تحرک در میان گروههای مختلف مردم برای دعوت از نامزدهای احتمالی و مورد نظر و فعالیت آنها پر رنگ تر شده است. این نوشتار قصد دارد ...

ارکین نیوز- این روزها با نزدیک شدن به زمان انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی، جنب و جوش و تحرک در میان گروههای مختلف مردم برای دعوت از نامزدهای احتمالی و مورد نظر و فعالیت آنها پر رنگ تر شده است. این نوشتار قصد دارد به آسیب شناسی رفتار انتخاباتی بخشی از حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا بپردازد. ترکمنها با وزنه جمعیتی بیش از ۲۵ درصد یکی از قدیمیترین اهالی منطقه و دارای تاثیرگذاری معنادار در این حوزه انتخابیه هستند که علیرغم تمایل بسیار و صد البته حق قانونی، متاسفانه تاکنون نتوانستهاند جز یک دوره در سالیان دور پیش از انقلاب شکوهمند اسلامی در دست یازیدن به این آرزوی دیرینه خود یعنی معرفی یک نماینده به مجلس شورای اسلامی، موفقیتی کسب کنند. رویکردهای حاکمیتی در خصوص قومیتها به ۲ دوره کاملا مجزا پیش و پس از انقلاب تقسیم میشود. پیش از انقلاب به طور عام قومیتها از طرف حکومت مرکزی بهعنوان شهروند درجه دو قلمداد میشدند و متاسفانه رویکردهای سیاسی صرفا مبتنی بر کنترل و تحدید آنها بود. اما پس از انقلاب ۵۷ و با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران بر اساس اندیشههای والای امام راحل و مقام معظم رهبری و آموزههای دینی، تعریف قومیت از ادبیات سیاسی حذف و تمام مردم ایران فارغ از هر نژاد و مذهب در برابر قانون دارای حقوق یکسان شدند. دیدگاه سیاسی حاکمیت نیز از گزارههای تهدیدانگارانه منسوخ رژیم سابق به دیدگاه رحمانی-اسلامی فرصت انگارانه جهت آبادی وشکوفایی ایران اسلامی گذار نموده است. اما سوال اساسی اینجاست که کدام عامل باعث شده است که پس از گذشت قریب به ۳۷ سال از انقلاب شکوهمند اسلامی، تراکمه حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا به این آرزوی دیرینه خود جامه عمل نپوشانند؟ در رفتارشناسی ترکمنها، ادله مختلفی برای این ناکامی ذکر میشود که اکثریت قریب به اتفاق آن بر اساس تفکر اشتباه وزنهای قومیتی حوزه انتخابیه و ائتلافهای استراتژیک جناحهای سیاسی با قومیتها دسته بندی میشود. حال آنکه به زعم نگارنده عامل عدم موفقیت تراکمه نه در زمین بازی خارج از حوزه آق قلا بلکه صرفا در این منطقه رقم میخورد. تعدد کاندیدا و اتخاذ استراتژی تک رای بیش از آنکه در دیدگاه کلان در راستای جامه عمل پوشانیدن تراکمه به آرزوی دیرینه خود باشد، به وزن کشیهای خانوادگی درون قومیتی قابل تعریف برمیگردد. در این راستا ذکر این نکته حائز اهمیت است که در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی آنگاه که تراکمه برای یکبار از این بازی بازنده-بازنده وزنکشی خانوادگی درون قومیتی عبور کردند کاندیدای آنها توانست با صرف کمترین هزینه به دور دوم رقابتها وارد شود و آنان برای نخستین بار هر چند کوتاه مدت توانستند مزه شیرین میوه وحدت را بچشند. در واقع آفت وزن کشیهای خانوادگی در درون تراکمه منجر به ایجاد مشخصههای جامعه شناسی نخبه کشی در بین آنها شده است بطوریکه تمام توان و انرژی آنها صرفا صرف بیاثر نمودن تحرکات منفی درونیای میشود که چنانچه همافزایی شود دایره مانور و تاثیرگذاری آنها بخصوص در میان گرگانیهایی که به علت پیوندهای عمیق دوستی و همزیستی تمایل به انتخاب آنان دارند به صورت تصاعدی بازتولید و گسترش می یابد. به زعم نگارنده اتخاذ ۴ استراتژی ذیل میتواند تراکمه را از افتادن در تکرار این چرخه معیوب خارج و آنان را به سرمنزل مقصود برساند: اولا شورای بزرگان یا به اصطلاح مصلحت توپاری در منطقه آق قلا و با شرکت کلیه افراد ذی نفوذ فارغ از نامهای خانوادگی و گرایشهای فکری سریعا تشکیل و از طریق همان افراد به حوزه نفوذگذاری رسما اعلام شود که آنچه بعنوان گزینه نهایی مورد اقدام قرار میگیرد تصمیم مصلحت توپاری خواهد بود. در این راستا وظیفه جامعه انتخاب کننده نیز این است که ضمن یاری به مصلحت توپاری از دامن زدن به مباحث تخریبی و گمانهزنی هایی شخصی که میتواند موجب ایجاد شکاف شود بشدت پرهیز کند. نکته جالب توجه و در واقع پاشنه آشیل رفتار شناسی انتخاباتی تراکمه این مهم است که بیشترین حجم تخریبهای نخبگان کاندیدای ترکمن نه از سوی دیگر اقوام بلکه صرفا از سوی خود ترکمن ها صورت میپذیرد. دوما از طریق مصلحت توپاری برای کل جامعه رای دهنده تبیین گردد که در این حوزه انتخابیه آنها دو حق رای دارند و درواقع مدیریت رای دوم آنها شاید اهمیتی بیش از رای اول در تعیین معادلات سیاسی منطقه داشته باشد. مورد سوم توجه مصلحت توپاری به شاخص های مورد بررسی است. در این شاخصها آریستوکراسی (شایسته سالاری) بعنوان مهمترین مشخصه باید مورد توجه ویژه قرار گیرد. به نحوی که نامزد منتخب با داشتن تخصص ویژه و مربوط توانایی جذب آرای دیگر اقوام را نیز به همان دلیل شایسته سالاری دارا باشد. توجه به شایسته سالاری بر اساس تخصص برگ برنده مصلحت توپاری میباشد و در واقع تنها توجه به این مزیت رقابتیست که مسیر دستیابی به هدف را با ایجاد توان هم افزایی کل جامعه رای دهنده هموار میکند. توجه گردد که بخش عظیمی از جامعه رای دهنده سایر اقوام فارغ از دیدگاه نژادی و قومیتی صرفا با نظر به قابلیت و تخصص نامزد مورد نظر جهت اعطا وکالت توجه مینماید. در این راستا شایسته است در نظرگاه مصلحت توپاری ضمن بررسی سوابق موجود انتخاباتی این نکته مهم لحاظ گردد که حوزه رای گیری گرگان و آق قلا میباشد نه صرفا آققلا! بنابراین با بررسی میزان تحقق پذیری واقع گرایانه نه ایده آل گرایانه در ادوار گذشته چه میزان آرای کاندیداهای ترکمن در دور دوم و چه در دور اول در حوزه انتخابیه گرگان و آق قلا و بخصوص با نگاه ویژه به شهر گرگان و روستاهای آن تصمیم گیری صحیح را در خصوص گزینش نهایی داشته باشند. در این مهم استناد به واقعیات موجود و پرهیز از بازی های سیاسی خیالی نظیر آنچه در دوره های پیشین اتفاق افتاد ضروری بنظر میرسد. نکته مهم درک این مساله میباشد که رقبای انتخاباتی از ٧۵٪پهنه جغرافیای سیاسی این حوزه انتخابیه استفاده مینمایند. بنابراین معیار انتخاب گزینه نهایی صرفا با دید متمرکز بر ظرفیت ۲۵٪ حوزه آق قلا خطای استراتژیک قلمداد میگردد و صرفا شرط لازم میباشد اما قطعا شرط کافی نیست و گزینه منتخب باید توان جذب کسر قابل توجهی از آرای حوزه انتخابیه گرگان را بصورت واقعی نه وعده ای داشته باشد. و نکته آخر اینکه مهمترین شاخصه این فرایند وظایف آنانیست که احساس وظیفه در خصوص حضور بعنوان نامزد احتمالی را دارند . این عزیزان با درک واقعیت های جامعه و بدور از احتمالات و فرصت های شانس گونه با در نظر گرفتن شرایط پیش تر توضیح داده شده چنانچه صرفا بخاطر وزن کشی خانوادگی و فردی پا به این عرصه میخواهند بگذارند باید کریمانه چنانچه توانایی واقعی در خصوص جذب واقعی کسر قابل توجهی از آرای حوزه انتخابیه گرگان را ندارند از ورود به این عرصه خود داری نموده تا اولا از این راه به عزیزان مصلحت توپاری یاری رسانده و در ثانیا با تمام توان وظرفیت خود در راستای اجرایی شدن تصمیم نهایی مصلحت توپاری بکوشند و فراموش نکنند در صورت حضور بدون توجه به این موازین مسولیت یاس ناشی از عدم موفقیتی که بر جامعه ترکمن مستولی خواهد شد مستقیما بر عهده آنان است .
نعیم نعمائی دانشجوی دکترای مدیریت استراتژیک- کاسپین خبر
001 - 2015-11-29 در 8:57 ب.ظ
۴ استراتژی نمی باشد ، یک استراتژی ۴ مرحله ای می باشد
ناصر - 2015-11-30 در 7:53 ق.ظ
با سلام
یا استراتژی یا مرحله،تو مفهوم و اصل موضوع و راهکار ارائه شده فرقی می کند؟؟؟؟؟؟
آزاد - 2015-11-30 در 12:32 ب.ظ
موضوع اولی که شما مطرح کردید فقط اختصاص به ترکمنها نداشته و در قالب بازی های سیاسی ممکن است بین هر گروه اتفاق بیفتد. نمونه های مشابه هم در بقیه جاها کم نیست. وقتی که مجال و فرصت برای ترکمن ها کم و محدود است پس این گونه بازی ها هم طبیعی است که یک گروهی دست به تخریب نخبگان خود بزند. حالا این وسط تخریب های رخ داده در میان نخبگان ترکمن آشکار می شود و بقیه می رود در پستو. پس لطفا این مورد را ویژگی فقط ترکمنها نشمارید.
به نظر بنده برادران ساکن در گرگان و روستاها و سیستانی ها، بازی انتخاباتی خاص خود را دارند و احتمال این که در این بازی،شانسی را به یک کاندید ترکمن بدهند صفر است. این اصلی تغییر ناپذیر است که نطفه آن در زمان تقسیم بندی حوزه های انتخابلتی بسته شده است. این که یک کاندید ترکمن هر چند با شایستگی های مورد نظر جنابعالی، ادعای جمع کردن رای از غیر آق قلا بنماید در قالب یک حرکت تبلیغاتی است و در عمل واقع نخواهد شد.
منظور شما از ۷۵% پهنای جغرافیای سیاسی منطقه چیست؟ حال که این قدر سربسته صحبت میکنید بنده هم سربسته می توانم بگویم که مجموعه را خوب افراز نکردید. یعنی افراز مجموعه مورد نظر شما ۷۵ به ۲۵ نیست. بلکه ۴۵% ، ۲۵% و ۳۵% است. تکلیف آن ۲۵% معلوم است، اما ۴۵% هم می تواند مجموع ۲۰% با ۲۵% و یا نهایت ۳۵% با ۱۰% باشد. پس نیازی نیست که ترکمنها خیلی نگران این موضوع باشند. بلکه باید نگران زیاد بودن کاندید های خود باشند که مبادا ۳۵ % به مجموعه های کوچک تری تقسیم شود.
صالح - 2015-11-30 در 8:20 ب.ظ
با سلام.با تمام احترامی که به نظر شما دارم اما تنها بخشی از قسمت اول بحث شما درسته. اما این مشکل در منطقه ما در بین ترکمن ها بارز تر بوده دلیلش هم عدم راهیابی یک نماینده از بین ترکمن ها به مجلس بعد از انقلاب بوده و ما این مشکل را معمولا در هر دوره از انتخابات حس کردیم.
در مورد بحث دوم شما از اونجایی که تاکنون هیچ یک از کاندیدا های عزیز تا کنون کوچکترین حرکت تبلیغاتی در گرگان و روستاهای اطراف اون نداشتن این مشکل ایجاد شد.به عنوان مثال در دوره هشتم انتخابات وقتی انتخابات به مرحله دوم رسید برای اولین بار شاهد تبلیغات از طرف یک کاندید ترکمن در گرگان بودیم که با اقبال از سمت گرگانی ها همراه بود.که این مسیر در دوره نهم به وسیله یک کاندید دیگه ادامه پیدا کرد هر چند این تبلیغات محدود بود اما باعث جذب چیزی حدود ده هزار رای گردید.
در مورد بحث سوم شما بگم که اولا مجموع درصد اعلامی از طرف شما ۱۰۵% شده.البته این یک اشتباه کوچک در حساب و کتاب شماست.بهتره بگیم ۴۵%(فارس ها)+۲۵%(سیستانی ها)+۳۰%(ترکمن ها).اما وقتی به اصل موضوع دقت کنیم به نظر من این واقعا ساده نگریه که ما امار شهر گرگان رو تقسیم بندی کنیم.از اونجایی که در این حوزه انتخایاتی هر کس حق دادن ۲ رای رو داره.پس ما نباید در صد ارای شهر گرگان رو تقسیم بندی کنیم.شاید ۴۵%(فارس ها)حرف شما درست باشه اما اگه به دوره قبل دقت کنیم می بینیم که یک اعتلاف بین طاهری و ناصری ایجاد شد که باعث شد درصد ارای گرگان ۷۰% بشه.در حالی که که ما همون ۳۰% موندیم.اما توجه به این نکته هم ضروریه که در دوره قبل خیلی از ترکمن ها به علت مشکلاتی که در دوره هشتم ایجاد شد از دادن رای خود داری کردند که باعث کاهش درصد رای ترکمن ها شد یعنی همون ۲۵% که نویسنده اعلام کرده به واقعیت نزدیک تره.
اما در کل ما باید نگران تعدد کاندیدا های ترکمن باشیم.همونطور که در دوره قبل این مشکل ایجاد شد و نتیجه اون هم تقسیم شدن در صد ارای ترکمن ها به ۱۵%+۱۰% بود. با تشکر
آزاد - 2015-12-01 در 8:08 ق.ظ
جهت اطلاع شما خدمتتان عرض کنم که جمعیت ترکمنها، بلوچ ها و قزاق های گرگان نسبتا بالاست. و عدد ده هزار
(در قالب همان ۳۵ %) اصلا جای تعجب ندارد.
از تیز بینی شما در خصوص مجموع سه نسبت مذکور متشکرم اما باز هم تاکید می کنم که این نسبت کاملا برقرار و صحیح است. بازی های سیاسی این قدرت را دارند که تمام محاسبات را دگرگون کرده و باعث تعجب بی فایده شوند!. امیدوارم که تیزبینی شما باعث شود که منظور بنده را درک کنید.
اما خیلی خوشحال شدم که نتیجه گیری نهایی بنده با شما یکسان از آب درآمد.
000 - 2015-12-01 در 8:40 ب.ظ
محال است که یک بلوچ به یک ترکمن رای بدهد. امتحانش مجانی است