- تاریخ: 2015-03-30
- شناسه خبر: 2873 1,237 بازدید
عبدالغفار رادمهر:گلستان نگارستان تمام اقوام ایران زمین است
ارکین نیوز-عبدالغفار رادمهر دبیر کمیته اقوام و مذاهب استان در مراسم جشن بهار ۹۴ ،گلستان را نگارستان این استان عنوان نمود وگفت:در این بهار، از روشنفکران و نخبگان خود بخواهیم که بدون هیچ چشمداشتی، با آگاهی بخشیدن به برادرا ...
ارکین نیوز-عبدالغفار رادمهر دبیر کمیته اقوام و مذاهب استان در مراسم جشن بهار ۹۴ ،گلستان را نگارستان این استان عنوان نمود وگفت:در این بهار، از روشنفکران و نخبگان خود بخواهیم که بدون هیچ چشمداشتی، با آگاهی بخشیدن به برادران و خواهران خود، زمینه ایجاد یک هیئت اجتماعی واحد را فراهم آورند.
وی افزود:بیاییم باور داشته باشیم که برای ماندگاری و پایداری در یاد و ذهن جامعه، هیچ حرکتی به اندازه فرهنگ کارساز نیست.در زیر متن کامل سخنان این فعال سیاسی،اجتماعی در جشن بهار در آق قلا را باهم می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
می شود سبز بود با یک برگ
میشود شد بهار با یک گل
از دل یک شکوفه شادی کرد
دل به سودای یک شقایق داد
یک بنفشه ، یک اطلسی
آری از زبان یک کویر می گویم
یک شقایق برای من باغیست
باز دارد بهار می آید
نازنین با بنفشه بیرون آی!
سلام و درود به روان پاک شهدای انقلاب و بنیانگذار انقلاب اسلامی امام راحل (رحمت اله علیه) و با درود و آرزوی سلامتی و طول عمر به مقام معظم رهبری . سلام عرض می کنم خدمت همشهریان عزیز ، برادران و خواهران و مهمانان گرامی و فرهیختگان ارجمند.
تشکرمیکنم از همه بزرگواران و بزرگ زنان و بزرگ مردان و جوانان این دیار که قدم رنجه نمودید و به ما افتخار دادید و دست همدلی از آستین جوانمردی، انسان دوستی و یاوری بیرون آورید، تا ما توانایی پیدا کنیم و اعلام بداریم که : شوق و افتخار وصف ناشدنی، تمام وجودمان را پر کرده و به آمدن و بودنمان معنایی والا بخشیده، تا اینکه بگوییم : دل صحرایی ما با دل بهاری شما از یک جنس است.
نوروز باستانی که از هزاران سال پیش تاکنون بر ساخته ایرانیان و جشن ملی ماست، جشن رستاخیز طبیعت و نو شدن زندگی است. جشن جنبش و تکاپو و کار و کوشش است. جشن سرشت است. نوروز و گرامی بودن آن در نزد ایرانیان بسیار دیرین و کهن است. برجسته ترین انگیزه راستین این جشن بر آن پایه استوار است که آغاز سال می باشد و آغاز بهار، به راستی که بهار چه زیباست، وقتی انسان می روید، سبز می شود و گل می دهد.
به راستی که سال ۱۳۹۴ که به فرموده مقام معظم رهبری، سال: دولت و ملت، همدلی و همزبانی نامیده شد، به حق و بجاست. وقتی به گوشه و کنار و اطراف میهن عزیزمان و منطقه خاورمیانه نگاه می کنیم، حقیقتا که به وحدت، همدلی و همزبانی و یکپارچگی بیش از پیش نیازمندیم.
بیاییم در این بهار، از روشنفکران و نخبگان خود بخواهیم که بدون هیچ چشمداشتی، با آگاهی بخشیدن به برادران و خواهران خود، زمینه ایجاد یک هیئت اجتماعی واحد را فراهم آورند، همچنان که وحدت کلمه را برای ایران اسلامی می خواهیم .
بیاییم این توانایی را داشته باشیم که گرایش های خودخواهانه را که در سراسر تاریخ پیشین بر بشر حاکم بودند، تغییر بدهیم و جای شان را به انسان دوستی دهیم و فریضه <برای دیگران زندگی کن> را راهنمای انسان ها گردانیم. ما به دگرگونی فکری نیاز داریم.
بیاییم باور داشته باشیم که برای ماندگاری و پایداری در یاد و ذهن جامعه، هیچ حرکتی به اندازه فرهنگ کارساز نیست.
بیاییم برای خود یک وظیفه تاریخی و اجتماعی را تعریف بکنیم . عزیزان، بیاییم که چراغ ایران را همگی با هم روشن نگه داریم.
وقتی به گذشته های خود نگاه می کنیم، انسان های بزرگواری بودند که تلاش نمودند تا ما به جایی برسیم که در زندگی احساس خلا فرهنگی نکنیم تا خویش را باور کنیم.
تاریخ مظهر اراده انسان های بزرگ بوده است . در دوره گذار تاریخی، اکنون نوبت به من و شما رسیده تا خرمن کشتۀ امروز ما را، کودکان فردا در حضور تاریخ بجویند. بنابراین، بیاییم تا از این رهگذر، توشه ای برای آخرت ذخیره کنیم.
به قول شاعر مرحوم” مجتبی کاشانی” :
پل باش، به جای آنکه دیوار شوی
در این جهان که فاصله ها هر روز افزون می شود، بهتر است برای یکدیگر، پلی باشیم، چرا که :
بی پل قدمی به انتهایی نرسد
آواز کسی به آشنایی نرسد
بی پل نه شکفتنی، نه علمی، سخنی
بی پل که تمدنی به جایی نرسد
ما وظیفه خود می دانیم که دین خود را به انسانیت ادا کنیم و بین خود و وجدان های بیدار جامعه، پلی بزنیم برای عبور محرومان و نومیدان به سوی دنیای امیدبخش وپناهگاهی باشیم برای همه دردمندان.
ما بر این باوریم که همت والای بزرگمردان این سرزمین برادری، توفیق ما را ضمانت خواهد کرد .
ما باید نسلی را پرورش دهیم که به بودن، عشق به زیستن و تلاش برای ساختن و ایمان به توانستن را باور کند.
ما می خواهیم که همه سبز دیدن، سبز اندیشیدن و سبز زیستن را بیاموزند.
من پرم از رنگ و بوی اطلسی
من پرم از آرزوی هر کسی
مطمئنا خیر خواهان فراوانی که دل در گرو پیشرفت فرهنگی این آب و خاک دارند، به ما خواهند پیوست و از هیچ کمکی دریغ نخواهند کرد .
ما میتوانیم با تشویق های خود سبب شویم تا کارهای دیگران روز به روز بهتر و بهتر شود. ما می خواهیم این عشق ،…. عشق به همنوعان را در وجودمان و در جامعه همیشه داشته باشیم.
عشق یعنی نان ده ، از دین مپرس
در مقام بخشش ، از آیین مپرس
بنابراین، عزیزان، بیاییم این دیار، این گلستان، این نگارستان تمام اقوام، این صحرا، این دشت را از تهدید سوختن و گداختن به فرصت ساختن و پرداختن مژده و نوید بدهیم!…..
با این شرط که پای همدلی، همزبانی، وحدت و یکپارچگی به گوشه گوشه ی این سرزمین برادری باز شود و بیرق دانایی و توانایی در آن به اهتزاز در آید .
اینجا تمام دیده ها در انتظار است
اینجا تسلی دادن دل افتخار است
اینجا اگر ساحل شدی، بی انتهایی
اینجا اگر لنگر فکندی، نا خدایی
جا نمایه کلام این سطور همین بود که بدانیم اگر بخواهیم برای سالهای آینده کاری بکنیم، اگر در اندیشه دهه آینده هستیم، باید اندیشه ها را بهاری کنیم .
در مجالی که برایم باقی ست، باز همراه شما خواهم بود.
بی نهایت سپاسگزارم . والسلام