• تاریخ: 2015-07-28
  • شناسه خبر: 6686
  • 2,381 بازدید

گفتگوی کوتاه با استاد آنه محمد تاتاری استاد و نقاش ترکمن

ارکین نیوز – آنه محمد تاتاری، نقاش ترکمن، اهل خطه‌ی گنبد کاووس است. در سال ۱۳۳۶ متولد شده و فی‌الحال مشغول تدریس نقاشی در دانشگاه‌های هنر شهر تهران است. این گفت و گو که به بهانه‌ی برگزاری نمایشگاه نقاشی‌های متاخر ا ...

ارکین نیوز – آنه محمد تاتاری، نقاش ترکمن، اهل خطه‌ی گنبد کاووس است. در سال ۱۳۳۶ متولد شده و فی‌الحال مشغول تدریس نقاشی در دانشگاه‌های هنر شهر تهران است.
این گفت و گو که به بهانه‌ی برگزاری نمایشگاه نقاشی‌های متاخر او در نگارخانه‌ی مرتضی ممیز خانه‌ی هنرمندان ایران انجام شده، در نگاه اول شاید غیرمتعارف و غریب بنماید، چرا که همان‌طور که خواهید دید، سوال‌های ما طولانی‌تر از پاسخ‌های وی است، اما در نگاهی دیگر، این پاسخ‌های کوتاه را می‌توان به حساب ترکمن بودن تاتاری گذاشت. ترکمن را اگر کسی خوب بشناسد، می‌داند که بیشتر از گفتن، می‌شنود و به خصوص خیره نگاه می‌کند. می‌‌گویند چشم ترکمن به خاطر این باریک و بادامی است که همواره و هیمشه خواسته است به خورشید نگاه کند و به راز آفتاب پی ببرد. می‌گویند مرد ترکمن،‌ این استاد دیدن، از اندک خاکی که از پشت سم اسب راهوار ترکمن به هوا می‌پاشد، سوار را تشخیص می‌دهد.
بگذریم؛ گفت و گو را بخوانید:

جناب تاتاری! شما اهل خطه‌ی ترکمن‌نشین ایران هستید. رنگ، ترکیب و حتی شکل و قطع بوم یا پارچه‌ای که آن را به مثابه نخ و پشم یک گلیم، رنگرزی کرده‌اید، یادآور گلیم، پارچه‌ی ترکمنی، یورت ، دشت، و دریای ترکمن است. آیا دربه تصویر کشیدن این آثار به چیزهایی که گفتیم واقعاً اندیشیده بودید، یا این که این ها برداشت شخصی ما است؟
پیش از این هم جایی گفته بودم که من تصویرگر فرهنگ، آداب و اعتقادات قوم و ملت خود هستم؛ فرهنگ و رسومی که در نقوش کاشی‌کاری‌ ما، فرش و تکه‌دوزی ما، و حتی باور عاشورایی ما نهفته است.

* آیا این استنباط که رنگ آبی در نقاشی شما یادآور دریا، رنگ قرمز بیانگر غروب دشت‌های گنبد و رنگ سبز، نشانه‌ی علف‌های جلگه‌ی ترکمن است، حقیقتاً برخاسته از تاثیراتی است که کار شما بر مخاطب می‌گذارد؟

آثار من، مثل فرش ترکمن انتزاعی است. هر ایل و طایفه‌ای از ترکمن- مثل «یموت» که ساحل‌نشین‌اند- در فرشی که می‌بافند، از آن دست تصاویر انتزاعی در نقوش نقشه آن استفاده می‌کنند که در محیط پیرامون آن‌‌ها وجود دارد. در فرشی که طایفه‌ی «یموت» می‌بافد از فرم قایق، لنگر و پرندگان دریازی بسیار استفاده می شود؛ یا دشت‌نشینان گنبد، که قرمز، رنگ غالب فرش‌های آن‌هاست!

* عنصر یا المان دیگری که به کرات در آثار شما تکرار شده، آدم است؛ یا در جمع و یا به تنهایی. جالب این که همیشه هم ایستاده اند. به نظرم، با این که ترکمن‌ها یک‌جانشین و پهلو به پهلو نیستند که بشود آن‌ها را شماره‌کرد، اما کار شما؛ ایستادن هاله‌ای شبیه به آدم‌ها در کنار هم، و حتی رنگ تخت و یگانه‌ای که به کار می‌برید، نشان از گونه‌ای وحدت و انسجام دارد! قصدی از این کار داشته‌اید؟

انسان‌ها در نقاشی من، همواره در حال اجرای سنتی هستند که به راحتی دیده نمی‌شود. آن‌ها یا به استقبال عروسی ایستاده‌اند، یا به انتظار مردی بزرگ و یا انسان کامل؛ شاید مهدی (عج). به نظر خودم، آدم‌های نقاشی من به انتظار خدا ایستاده‌اند.
* همان چیزی که در سنت نگارگری ما دیده می‌شود؟

نقاشی من، با این که شکل و فرمی کاملاً دیگرگونه دارد، اما متاثر از سنت‌ نگارگری مان است. انسان در «آئین نگارگری» ما، اشرف مخلوقات است و نشانه‌ی آن همین صورت‌های گرد و روشن است که به آن‌ها تقدس می‌بخشد. این حالت‌ها، یکی از ویژگی‌های هنر ایرانی است که من هم در کارهایم مخفیانه از آن بهره برده‌ام.

* آقای تاتاری! درک کردن هنر نقاشی، خاصه آن‌جا که تنها رنگ به کار برده می‌شود و منظره‌ای ملموس پیش چشم مخاطب وجود ندارد، مقداری سخت است. سوال من از شما این است که یک اثر منقوش حاوی چه ویژگی‌هایی است که به آن عنوان «نقاشی خوب» می‌دهند؟ و برای درک این گونه نقاشی‌های باید چه کرد؟

دیدن کارهای من زیاد سخت نیست. آن چه را که می‌خواستم به بیننده‌ نشان بدهم، از فاصله ی بسیار نزدیک و حتی شاید از زوایه‌ای بالاتر و برتر به او نشان داده‌ام. اما راجع به ویژگی نقاشی خوب! نقاشی در هر جای دنیا، خاصه شرق و به خصوص ایران، منحصر به ویژگی‌های مختص خود است؛ فلسفی، عمیق، درون‌گرا و ذهنی. نقاشی‌ خوب در ایران، آن است که تفکر و اندیشه‌ی متعالی را نشان بدهد.

* یک مخاطب غیر نقاش، و شاید حتی نقاش، در مواجهه با اثر شما به این فکر می‌افتد که این تصاویر، این ترکیب‌ها و این رنگ‌ها چگونه در فکر و ذهن تاتاری شکل گرفته اند! واقعاً ایده‌ی این کارها چه‌طور به ذهن شما رسیده است؟

با این همه توضیحی که دادم، کاملاً مشخص است که چطور! من هنر قدیم را پاس می‌دارم و می‌خواهم به هنر پست‌مدرن نزدیک تر شوم؛ با هنر پست مدرن هم همانی را می‌خواهم بگویم که نگارگران اقدم ما ‌گفته اند.

یموت : ترکمن ها، طایفه به طایفه اسامی متفاوت دارند. یموت به فتح ی، طایفه ای از ترکمن ساکن کرانه خزر است.

برگرفته از سایت خانه هنرمندان ایران

نمونه ای از کار ایشان

نام:

ایمیل:

نظر:

لطفا توجه داشته باشید: نظر شما پس از تایید توسط مدیر سایت نمایش داده خواهد شد و نیازی به ارسال مجدد نظر شما نیست