- تاریخ: 2016-01-09
- شناسه خبر: 12973 507 بازدید
نگاهی به وحدت اقوام به قلم احسان مکتبی
ارکین نیوز-شاید برای ورود به بحث وحدت اقوام در ایران اوردن مثالی از چند کشور قدرتمندی که تا سالهای اخیر جزو کشورهای یکپارچه و شاید توانمند در عرصه سیاست بین الملل بودند خالی از لطف نباشد . کشوری بسان ابرقدرت شوروی که نیم ...
ارکین نیوز-شاید برای ورود به بحث وحدت اقوام در ایران اوردن مثالی از چند کشور قدرتمندی که تا سالهای اخیر جزو کشورهای یکپارچه و شاید توانمند در عرصه سیاست بین الملل بودند خالی از لطف نباشد .
کشوری بسان ابرقدرت شوروی که نیمی از جهان را در سیطره ی ایدئولوژیک خود داشت و توانسته بود بیش از نیم قرن بر این اقتدار بیفزاید ، شوروی با ایالتهای بزرگ و عریض و طویل در روزگاری نه چندان دور صاحب اقتداری بود که کمتر انسانی تصور می کرد بزودی از هم فرو خواهد پاشید.
اما پاشید و به تبع آن بسیاری دیگر از کشور ها ،از هم پاشیدند یا تغییرات شگفت انگیزی بخود دیدند اما دلیل از هم پاشیدگی این کشورها چه بود و چگونه شد که چنان امپراطور ی بزرگی در زمانی نه چندان طولانی از هم گسست ، شاید برخی در پاسخ به این سوال جهانی شدن و نفوذ قدرت لیبرالیسم غرب و عملکرد دستگاههای امنیتی و جاسوسی آنها را عامل اصلی بدانند که البته می توان از آنها بعنوان یکی از عوامل تاثیر گذار نام برد.
اما ایا براستی عله العلل این ناتوانی امپراطوری مشرق زمین را تنها باید در فشار خارجی خلاصه کرد ؟،باری به نظر می اید تاکید تنها به حوزه سیاست خارجی، ما را دچار نوعی سطحی نگری خواهد کرد ، فردریش فون هایک برنده جایزه نوبل اقتصاد در «معرفت حسی « به لحاظ فلسفی از هم پاشیدن چنان اقتداری را در ۱۹۵۱ پیش بینی کرده بود .
زیرا او در معرفت حسی اثبات کرده بود که هر شهروند درکی از حقیقت دارد و تنها ساختاری می تواند قوام داشته باشد که بتواند اجزا بیشتری از این صاحبان حق را ذیل خود جمع نماید ، بر این اساس اوبرای حاکمیت توتالیتر شوروی ، جامعه تک صدایی در سیاست ، فساد و زایش رانت در اقتصاد ، خمودگی در اجتماع و عقب ماندگی در فرهنگ را پیش بینی کرده بود ودیدیم در نهایت با همه تلاشی که ساختار به ظاهر منسجمی به نام شوروی برای حفظ یکپارچگی خود کرد اما آن اقتدار پوشالی در هم شکست .
شوروی البته درس بزرگی برای ماست تا بدانیم درک نا صحیح از حوادث تاریخی می تواند به چه اسیبهایی منجر شود در نقطه مقابل آن امروزه کشورهای اروپایی هستند که به سوی اجماع و وحدت پیش میروند و هر روز می کوشند تا ضمن حفظ هویت چل تکه ی خود، بسوی یکسان سازی در تصمیم سازی ها بروند ، اما برای نیل به وحدت در ایران ما چه باید بکنیم در این باره توجه به چند نکته ضرورت دارد .
۱ – وحدت بسان غایت – باید بپذیریم هویت جامعه ایرانی مختلف و گاهی بسیار متفاوت است ، این تنوع فکری ، فرهنگی گاه تبعاتی سیاسی و اجتماعی نیز بدنبال داشته و خواهد داشت به این جهت باید برنامه ریزان کلان وحدت و یکپارچگی در حوزه های مختلف را در عین پذیرش تنوع قومی ، قبیله ای ، مذهبی و… در دستور کار قرار دهند .
راهبردی که از جنوبی ترین شهروند ایران تا شمالی ترین و از شرقی ترین ایرانی تا غربی ترین آن را بپذیرد و با درک آن احساس ارامش کنند ، بدیهی است در این مسیر باید بعنوان پیش شرط، اصولی را در ساختار مدنی جامعه نهادینه کرد ، اما آن اصول چه می تواند باشد که با حفظ تنوع و تکثر به توسعه متوازن ایران مدد رساند ، در این باره باید یاد آور شد که بشر مدرن این راههای پر سنگلاخ را پیش از ما رفته است برای نمونه می توان به ایالات متحده امریکا اشاره کرد که چهل سال پیش سیاه پوستان در آن کشور حتی اجازه رای دادن نداشتند.
اما امروزه یک رییس جمهور سیاه پوست مسلمان تبار از نژاد افریقایی در آن کشور ریاست جمهوری را بر عهده دارد براستی کدام چا رچوب متوارن و منسجم است که با کمترین تنش می تواند جامعه را به سمت وحدت و رستگاری پیش ببرد ، به نظر می اید امروزه دیگر پذیرش برابری بین احاد شهروندان از هر قوم و آیین و با هر نژاد و قبیله امری پذیرفتنی و عاقلانه تلقی شود ، چنین نگاهی بر حقوق اولیه بشر خود می تواند کمک کار ما در این مسیر باشد ، راهی پیچیده که بسیار تدبیر و خرد ورزی لازم دارد تا مخاطرات را از ما دور کند .
۲-وحدت ساختاری – پس از پذیرش برابری همه ی شهروندان در برابر قانون و برابری آنها در رتبه و جایگاه بدوراز نگاه ایینی یا قبیلگی ،باید این پذیرش حق طبیعی بشریعنی برابری را در قوانین جاری جامعه و مهمتر از همه در قانون اساسی که بالاترین سند مکتوب فرادستی ملت ایران است مورد تاکید قرار داد و بر اساس آن حق شهروندان را برسمیت شناخت.
تنها در آن صورت است که شهروند ترکمن گلستانی که در مراوه تپه زندگی می کند یا ایرانی اهل تسنن دیگری که در سرباز سیستان و بلوچستان عمر میگذراند خود را با شهروند ی که در بهترین نقطه تهران برابر خواهد دانست و آنگاه می توان به توسعه ی متوازن جامعه ی متنوع ایرانی در راه رسیدن به وحدت حقیقی امیدوار بود و الا با شعارهیچگاه چنین راهبردهایی جامه ی عمل بخود نپوشیده است .
۳- استان گلستان بر اساس آمار رسمی ۳۳ درصد ترکمن با مذهب اهل سنت و ۱۷ در صد سیستانی و بلوچستانی با مذهب شیعه و اهل سنت و اقوام مختلف کرد ، ترک و با ادیان مختلف دیگر را در خود جای داده است ، به این لحاظ توجه به حقوق طبیعی بشر و نهادینه کردن آن در چارچوب قانون و در نتیجه براورده کردن خواسته های حداقلی ،منطقی و عاقلانه اقوام مختلف در گلستان باید یکی از راهبر دهای سیاستگزاران عرصه توسعه باشد.
امروزه دیگر شعار وحدت بدون اصلاح ساختارها و قوانین بیشتر به مزاح نزدیک است زیرا دنیا جهان به سرعت کوچک شده است و چنانچه برنامه ریزان و کارگزاران به چنین مسایلی نگاهی علمی و از سر فن نداشته باشند روزگار در انتظار عاقل شدن ما نخواهد نشست .
صاحب امتیاز گلشن مهر
ahmad - 2016-01-09 در 7:06 ب.ظ
خیلی خوب. معرکه.پیشنهاد کلیدی:اصلاح ساختار وقوانین برای حفظ وحدت