- تاریخ: 2017-05-24
- شناسه خبر: 22907 775 بازدید
خاطره ای از زنده یاد مرحوم خوشگلدی صحنه
ارکین نیوز-حسین معلم:در سال ۸۱ در دوره مربیگری درجه ۳ والیبال شرکت کرده بودم استاد «خوشگلدی صحنه» را اولین بار از نزدیک می دیدم. «حاج محمود اسبومحلی» او را معرفی کرد مربی و مدرس بین المللی والیبال در جهان عنوان بزرگی بود ...
ارکین نیوز-حسین معلم:در سال ۸۱ در دوره مربیگری درجه ۳ والیبال شرکت کرده بودم استاد «خوشگلدی صحنه» را اولین بار از نزدیک می دیدم. «حاج محمود اسبومحلی» او را معرفی کرد مربی و مدرس بین المللی والیبال در جهان عنوان بزرگی بود دوست داشتم بیشتر از خصوصیات اخلاقی و رفتاری او بدانم و دلیل این همه موفقیت های او را بدست آورم تا بتوانم او را به دانش آموزان و دانشجویان خود به عنوان الگو معرفی کنم.
«خوشگلدی» از برادران مسلمان ترکمن و از اهل سنت بود و والیبالست ها او را خیلی دوست داشتند از فارس بگیر تا ترکمن و مازندرانی؛ او لاغر اندام و موهای جوگندمی و سبیل بلند داشت و مرتب سیگار می کشید و سرفه های پشت سر هم . استاد می گفت: «دکتر به من گفته که سیگار نکش و گرنه می میری. من توان ترک آن را ندارم اما دوست دارم کنار بگزارم ولی نمی شود.»
یک روز از کلاسش که می گذشت «حاج محمود» مرا به این استاد معرفی کرد و او خوشحال بود از اینکه یک معلم در شهر غریب برای جوانان در رشته والیبال تلاش می کند. خودش را بیشتر به این حقیر نزدیک می کرد. مربی دیگر «حاج … نائیجی» از شهر آمل بود و بسیار بداخلاق و بچه ها مرتب به در این یک هفته خیلی چیزهای خوب از او آموختم. او برای جوانان شهر آق قلا خیلی زحمت می کشید والیبال گلستان و ترکمن صحرا به او مدیون است. می گفت: «دیشب لباس های بچه ها را جمع کردم بردم خانه و داخل ماشین لباسشویی انداختم تا کلید را زدم در جا موتور سوخت و باید امروز آن را تعمیر کنم تا فردا بچه برای مسابقه لباس تمییز داشته باشند.»
گفتم : «استاد چرا خودت این کار را می کنید؟ اجازه بده بچه ها خودشان این کار را انجام بدهند بدآموزی دارد.»
گفت: «بچه های این دوره و زمانه فرق می کنند ممکن است آن را نشویند و در مسابقه همان پیراهن کثیف را بپوشند موجب آزار خود و اطرافیان شوند. من این کار را با عشق و علاقه انجام می دهم.
چند سال بعد، یکی از روزها او را در خیابان سرخواجه و داخل مغازه کفش فروشی دیدم که برای بازیکنان کفش می خرید بازیکنان اطراف او را گرفته بودند با دو سواری از آق قلا آمده بودند مرا شناخت با همدیگر دست دادیم و روبوسی کردیم و آن آخرین باری بود که او را می دیدم این استاد بزرگ، بیشتر وقت ها از جیب خود برای بچه ها خرج می کرد و به خواسته های جوانان احترام می گذاشت هر چند مسئولین منطقه نسبت به ترویج ورزش ها کم لطفی می کردند ولی دل این استاد و مربی ارزشمند برای تعالی والیبال منطقه می تپید.
روزی باخبر شدم که زمان برگشت او و دو بازیکن ارزشمند دیگر از مسابقه از رشت بر اثر سانحه رانندگی دار فانی را وداع گفتند. شب از گیلان به راه افتادند و با خودروی شخصی برمی گشتند تا صبح زود به روستای خود بروند و کاه ها را از سر زمین جمع کنند تا باران آن را نابود نکند به گفته دوستان، راننده در نزدیکی بندر گز بر اثر خواب آلودگی کنترل فرمان را از دست می دهد و اتومبیل به پل برخورد می کند و دچار حریق می گردد و هر سه سرنشین آن زنده زنده خاکستر می گردند.
آری! مربیانی نظیر «خوشگلدی صحنه» این چنین صادقانه برای جوانان این مملکت زحمت می کشیدند و چنین صفات ارزشمندی داشتند. کجایند مسئولان دلسوز که جوانان را از دام مواد مخدر و دیگر انحرافات اجتماعی نجات دهند و کار با این جاها نکشد؟!
روحشان شاد و یاد و خاطره آنان جاودانه باد
آق قلا شهری در نزدیکی گرگان است و در گذشته به آن آق قلعه میگفتند ۳۰ سال پیش وقتی تیم شهرری را به آق قلعه دعوت کردند ما جوان ۱۸ ساله بودیم که در میدان آسفالت و نیمه خاکی این بخش کوچک بازی کردیم
مربی جوانی که نامش “خوش گلدی صحنه” بود که نوجوانان کوچولو را در دشت آق قلا تمرین می داد.در میان این کوچولوها چهرهایی مثل ؛”ابراهیم، عثمان سن سبیلی ،طواق ایزدی” ،و…تمرین میکردند ستاره ان روز والیبال آق قلا غیاث الدین صحنه بود که با شماره ۲ می درخشید«غیاث »به اردوی تیم ملی رسید ودر سال ۱۳۷۲ به همراه تیم بنیاد شهید به باشگاههای اسیا رفت و در این رویداد به عنوان بهترین دفاع روی تور آسیا کاپ بهترین گرفت.
این اولین افتخار برای والیبال ایران بود. محمد مستوفی ستاره والیبال آذربایجان نیز در جمع ۶ بازیکن برتر آسیا قرار گرفت .این اتفاق در ۱۹۹۲بوقوع پیوست ستارهای والیبال آق قلعه مثل ابراهیم سن سبلی وعثمان سن سبیلی طواق ایزدی به تیم ملی رسیدند و درتیم های نوجوانان و جوانان ایران درخشیدند.
بعدها میکاییل یلمه با پیراهن شماره ۱۵ وارد تیم نوجوانان و جوانان و پرافتخارترین بازیکن ترکمن صحرا شد چرا که ۲مدال طلای قهرمانی آسیا ویک مدال جهانی را کسب کرده بود . اما امروز از آن ستارگان آق قلعه ویا آق قلا دیگر غیاث الدین صحنه، خوشگلدی صحنه ،میکاییل یلمه در میان ما نیستند آنها در یک حادثه دلخراش رانندگی جان باختند ! اما هنوز والیبال آق قلا زنده است ولی مثل گذشته پر فروغ نیست .چرا که دیگر خوش گلدی ندارد!
از آق قلا به سوی گنبد رفتیم .شهری که در ترکمن صحرا با اسب و والیبال زنده است . مردم گنبد عاشق والیبال هستند . دراین شهر مردی بود که نامش «نوری آزمون»بود که هنوز کتاب های یادگاری« آتش بدون دود » او درکتابخانه ما جلوه گری میکند . این «نوری آزمون » ستاره های فراوان ساخت تا آسمان والیبال گنبد را نور باران کند. الحق که ستاره های گنبد درخشیدند .
آن روز که تیم مازنداران با ستاره هایش در رشت تیم پر قدرت تهران را با جلال شاهسون ،مهرداد اسکویی،محمد رحیمی ،بهمن سلطانی ،وجهانگیر ترابپور و…شکست دادند واز رشت تا آمل ، ساری وگنبد پایکوبی مازنی ها وگلستانی ها تا گنبد ادامه داشت .پرشورترین استقبال از ستاره های نوری آزمون شد .
در آن تیم رویایی ، والیبال مازندران با ستارگانی مثل حبیب کوزه لی ،بای محمد دوجی،نوری همتی ،خلیل آزمون ، طاهر آزمون با پاسهای طلایی محمد شعبانپور پاسور آملی بر آسمان والیبال ایران بوسه زدند وقهرمان ایران در سال ۱۳۶۴ شدند .
آن روزها فقط والیبال گنبد به ملی پوش شدن بازیکن چپ دست وستاره اش مجید آزمون افتخار می کرد که به تیم ملی رسیده بود و در جام جمهوریت ترکیه درخشید و در میان نام آوران آن روز والیبال ایران سری توی سرها در اورد . بعد ازاین قهرمانی بود که حبیب کوزه لی ،خلیل آزمون ،بای محمد دوجی ،نوری همتی ،غیاث الدین صحنه به تیم ملی راه یافتند و از این میان حبیب کوزه لی پیراهن شماره ۷ وخلیل آزمون شماره ۳تیم ملی را پوشیدند و نام آور شدند.
http://www.volleyball-forum.ir